می نویسم اینجا از شب های سرد زمستانی که همه خوابن و من بیدار در حال درس خوندن تا طلوع صبح !
مینویسم از شب هایی که 11 میخوابم و 2 نصف شب بیدار میشم و درس میخونم در حالیکه تا چشم من میبینه چراغ هیچ خونه ای تا افق های دور دست روشن نیست !
مینویسم از گرمای اتاقم ، از سرمای بیرون و چشم های پر از خواب من که محکوم به بیدار موندن هستن !
مینویسم از پست هایی که غر میزدم من چرا نمیتونم 5 صبح بیدار شم و حالا از 2 بیدار شدنم مینویسم ! اصلا فرجه ها رو برای خواب گذاشتن نه برای درس خوندن . چه انتظارات بیخودی گاهی از خودم دارم !
مینویسم از حجم درس های خوانده نشده و امید به پاسی امتحان فردا در پاسی از شب !
:-)))
مینویسم ,بیدار ,درس ,های ,شب ,پاسی ,مینویسم از ,از شب ,در پاسی ,پاسی از ,هایی که
درباره این سایت